موسیقی پارس : هنرمند جوان موسیقی پاپ معتقد است واروژان هاخباندیان که بیش از چهار دهه از مرگش گذشته، حلقه مفقوده موسیقی پاپ ما بود و آثارش گلهای زیبای بی خزان باغ این باغبان موسیقی است.
امروز بیش از چهل سال از فقدان واروژان؛ هنرمند فقیدی که اگر پیمانه عمر کوچکی نداشت، هشتادوچهار ساله میشد گذشته است. با این وجود نواهای خلق شده به دست هنرمندش، هنوز هم نه تنها برای نسل خودش که برای چندین نسل پس از خودش شنیدنی و تازه هستند.
ناصر پورکرم، خواننده جوان موسیقی پاپ یکی از آهنگسازان جوانی است که خود اعتراف میکند آثار موسیقی پاپ امروز ما و حتی
تنظیمهای امروزی با وجود بهرهگیری از تکنیکهای جدید و تکنولوژیهای پیشرفته، بهسرعت فراموش میشوند اما آثاری که واروژان خلق کرد حتی بعد از ۴۰ سال بعد از مرگ حالشان هنوز شنیدنی و به یاد ماندنی هستند.
این هنرمند جوان در گفت و گو با موسیقی پارس گفت: به جرات میتوان واروژان را نابغه نامید. واروژان برخلاف بسیاری از موزیسینها، اصراری برای ورود به دیگر حوزههای موسیقی را نداشت. او به صورت تمام و کمال روی تنظیم حوسیقی پاپ تمرکز کرد و به همین دلیل، به یکی از ماندگارهای تاریخ موسیقی پاپ ایران تبدیل شد.
وی افزود در واقع واروژان بود که نقش تنظیمکننده را همسطح با ترانهسرا، آهنگساز و خواننده مطرح کرد. در واقع واروژان، ضلعی به اضلاع موسیقی اضافه کرد و این چندضلعی را از مثلث به مربع تغییر داد.
همکاری با آهنگسازان مختلف
کرم پور در باره نحوه تعامل واروژان با سایر هنرمندان معتقد است که یکی از ویژگیهای مثبت واروژان که البته به روحیه لطیف و مهربانی او برمیگردد، همکاری با آهنگسازان مختلف بود. برای درک تفاوت و تأثیر واروژان بر موسیقی پاپ ایران میتوان به طور مثال آهنگهایی که بابک بیات، بابک افشار، جهانبخش پازوکی، فرید زلاند و پرویز اتابکی ساختهاند و با تنظیم تنظیمکنندگان دیگری منتشر شده را با آثار همین آهنگسازان و تنظیم واروژان مقایسه کنید؛ آنوقت متوجه خواهید شد واروژان چه کرده است.
باغبان گلهای همیشه بهار
کرم پور در ادامه گفت: یکی از آهنگسازان و تنظیمکنندگان معاصر که در کارنامه هنری خود آثار پر مخاطبی را خلق کرده معتقد است که ما هنوز از صداهایی استفاده میکنیم که واروژان 30 سال پیش ساخته است. این نکته اهمیت بسیاری دارد؛ ساخت صدا یکی از حلقههای گم شده در موسیقی پاپ سالهای اخیر است. و همین ویژگی باعث شده که آثار واروژان مانند گلهای بیخزان باغ او باشند
وی افزود: واروژان، صدا خلق میکرد. اگر به تنظیم تعدادی از آثار مشهور واروژان دقت کنیم، میبینیم صداهایی که در ابتدای ملودی اثر میشنویم را پیشتر و حتی بعدتر در هیچ آهنگ دیگری نشنیدهایم. نکته مورد نظر من، اتفاقی است که نه به توانایی و زیبایی صدای خواننده برمیگردد، نه برگرفته از ملودی آهنگساز است و نه واژههای تراوش شده از ذهن شاعر را شامل میشود؛ واروژان دقیقاً اتفاقی را رقم میزد که مختص خودش بود و قطعه را به رنگ و لعابی منحصربهفرد مزین میکرد.
کرم پور وجه تمایز آثار واروژان را در مقایسه با آثار دیگر هنرمندان همزمانش اینگونه بیان کرد: متأسفانه تعداد قابل توجهی از تنظیمکنندگان امروزی از نظر سواد و آشنایی با علم و تکنیک موسیقی، ضعفهای جدی دارند برخی از آنها حتی دانشی نسبت به زوج و فرد بودن ملودیها ندارند. هرچند تکنولوژی، پیشرفتهای چشمگیری کرده، اما آفتهای جدی نیز به دنبال داشته است، به طور مثال، تنظیمکننده وقتی پروژهای را به اتمام میرساند و قطعه با استقبال روبرو میشود، چندین و چند قطعه دیگر از خوانندگان مختلف را در همان پروژه قرار میدهد و خروجی میگیرد، بدون اینکه کار جدیدی انجام دهد، اما واروژان اینگونه نبود.
وی افزود: واروژان برای هر قطعه؛ انرژی، زمان و احساس زیادی صرف میکرد و دقت زیادی روی تک تک نتها و صداها داشت؛ این اتفاق کاملاً در آثار او ملموس است، حتی وقتی روایت دوستان و نزدیکان او را میخوانیم و میشنویم، متوجه صداقت، اصالت و شرافت واروژان میشویم؛ خصیصههایی که او را با وجود بیمهریهای بسیاری که دید در تاریخ موسیقی ایران ماندگار کرد.
کرم پور ضمن اشاره به آثاری که خود واروژان بسیار دوست داشت گفت: ویگن داوودی، صدابردار و دوست قدیمی واروژان در جایی از علاقه وافر این تنظیمکننده بزرگ به قطعه «کندو» صحبت کرده است. «کندو»، ترانهای بسیار سنگین دارد. واروژان، آهنگی ساخت و تنظیم کرد که بنا بر گفته آقای داوودی، دیوانهوار دوستش داشت. البته اتفاقی عجیب و غم انگیز رخ داد که حسرتش تا پایان عمر همراه واروژان بود.
ظاهراً کارگردان فیلم، نوار اصلی را از واروژان گرفت و با خود به فرانسه برد، اما هیچوقت نوار را برنگرداند. هر چند واروژان، قطعه را دوباره تنظیم کرد، ولی معتقد بود مثل دفعه اولش نشده است. او زنبور دیوانهای را با پرکاشن تصویرسازی کرده بود. ببینید آهنگساز و تنظیمکننده به چه نکات ریزی توجه کرده که شاید مخاطب بعد از دَهها و حتی صدها بار شنیدن آهنگ نیز متوجه آنها نشود، اما در اعماق جان او نفوذ میکند و تا ابد همراهش میماند.
کرم پور در پاسخ به این سوال که اگر قلب واروژان در 40 سالگی نمیایستاد، آیا باز هم جاودانههایی خلق میکرد یا اسیر تکرار میشد؟ گفت: پاسخ به این سؤال بسیار دشوار است. هیچکس نمیداند در آینده چه اتفاقی رخ میدهد. هنرمندان بسیاری چه در ایران و چه در دیگر کشورهای جهان بودهاند که در سالهای پایانی عمر، کارنامه درخشان خود را خراب کردهاند. اما خوانندهای که خودش آهنگساز است و با نوازندگی سازها آشناست، طبیعتاً درک بیشتر و بهتری از تنظیم دارد و متوجه تفاوت کار تنظیمکنندهها میشود. شاید اگر واروژان زنده بود، فراز و فرودهایی را تجربه میکرد، اما در طول عمر کوتاهش، نقطع عطفی را در تاریخ موسیقی پاپ ایران رقم زد.
نگاهی به زندگی هنری واروژ هاخباندیان
واروژ هاخباندیان با نام هنری واروژان (زادهٔ ۱۳ آذر ۱۳۱۵ – درگذشتهٔ ۲۶ شهریور ۱۳۵۶) موسیقیدان، آهنگساز و تنظیمکنندهٔ مشهور ارمنیتبارایرانی و از بنیانگذاران موسیقی پاپ در ایران بود. واروژان که از او به عنوان «پدر ترانهسازی نوین ایران» نیز نام بردهاند به عنوان آهنگساز و تنظیمکننده با بسیاری از خوانندگان پاپ شناختهشده دوران خود همکاری داشته و آهنگسازی ۲۵ فیلم سینمایی را در کارنامه هنری خود دارد.
او دو ساله بود که مادرش را از دست داد. واروژان پس از پایان تحصیلات مقدماتی وارد مدرسهٔ عالی موسیقی تهران شد و موسیقی را تحت آموزش استادانی همچون روبن گریگوریان و لودویگ بازیل فراگرفت.
پس از این واروژان با بورسیهٔ رادیو و تلویزیون برای مدت چهار سال به مدرسهٔ عالی موسیقی آمریکا رفت. در سال چهارم به ایران بازگشت و از آنجا که در رادیو و تلویزیون به او گفتند که اگر بورسیه را جبران نکند، نمیتواند فعالیتی داشته باشد مجبور شد برای مدت دو سال به اهواز برود و موسیقی تدریس کند. پس از این دو سال واروژان به تهران بازگشت و برای برنامهٔ زنگولهها که به کشف صدا میپرداخت شروع به آهنگسازی کرد.
در دههٔ پنجاه ذائقهٔ موسیقی جامعه کمکم به موسیقی پاپ گرایش پیدا میکرد و واروژان در این حوزه به فردی محبوب تبدیل شد.
واروژان در سال ۱۳۴۷ برای بار اول برای فیلم جهنم سفید به کارگردانی ساموئل خاچیکیان موسیقی نوشت.
واروژان به ساخت موسیقی فیلم علاقهمند شد و این امر موجب شد که این کار را به صورت حرفهای ادامه دهد. ساخت موسیقی فیلم «حسن کچل» ساختهٔ علی حاتمی که به عنوان اولین اثر موزیکال سینمای ایران شناخته شده از کارهای واروژان است. واروژان این اثر را به همراه بابک افشار، اسفندیار منفردزاده و پرویز اتابکی خلق کرد.
واروژان توانست ترانههای خاطرهسازی خلق کند که در حافظهٔ مردم ماندگار شد. ترانههایی مانند «هفتهٔ خاکستری»، «بوی خوب گندم»، «پوست شیر»، «پل»، «عاشقانه»، «شام آخر»، «همسفر»، «دریایی»، «باور کن»، «ماهپیشونی» و «گهواره» تعدادی از این ترانههای خاطرهساز است.
واروژان در سال ۱۳۵۱ به خاطر ساخت موسیقی فیلم صبح روز چهارم موفق به دریافت جایزه سپاس شد. هر چند به دلیل روحیهٔ خاص هنری خود از شرکت در مراسم دریافت جایزه خودداری کرد.
واروژان از ابستادن مقابل دوربین عکاسان و فیلمبرداران بیزار بود و حتی کمتر حاضر به مصاحبه بود.
شباهت مرگ واروژان و شجریان
آخرین اثر واروژان در آهنگسازی، ساخت ترانهای با نام «اجازه» بود که مرگ اجازهٔ ساخت به این هنرمند جوان را نداد. واروژان که از بیماری قلبی رنج میبرد هنگام ضبط موسیقی فیلم بر فراز آسمانها، ساختهٔ محمدعلی فردین، سکته کرد و پس از ۱۳ روز بستری شدن، در ساعت پنج و نیم صبح شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۵۶ (۱۷ سپتامبر ۱۹۷۷) در ۴۱ سالگی در بیمارستان جم تهران، جایی که چهاردهه بعد خسرو آواز ایران نیز دارفانی را وداع گفت درگذشت و در گورستان ارامنه تهران (بوراستان) به خاک سپرده شد.